تولد سه سالگی آقا سبحان

به همین سرعت تولد سه سالگیتو هم بسلامت جشن گرفتیم،انشاالله جشن تولد۱۱۳سالگیت عشق مامان.
راستش بخاطر کرونا که ۳ماهه وارد کشورمون شده،و بخاطر اینکه تولدت در ماه رمضان افتاده بود،روز تولدت خودم کیک پختم و برات یه جشن کوچولو سه نفره گرفتیم و بابایی برات کادو خرید.
و قرار گذاشتیم بعد از ماه رمضون و انشاالله تموم شدن کرونا برات کیک خامه ای(بقول خودت کیک آبببی)بخریم و مامان بزرگا و بابا بزرگاتو به جشن تولدت دعوت کنیم‌.

شرح حال این روزامون که با شیرین زبونیای تو و خونه نشینی قرنطینه ایمون شروع میشه و اصرار تو ب پارک رفتن.دعا کردنات برای خرید بستنی.سحری بیدارشدنات.سر سفره افطار نشستنات.قران بسر گذاشتنت.شیرین زبونیات.ناز و بوس کردنات.مودب شدنت.حرف گوش کن شدنت.البته گاهی لج بازی و حرص دادنات و شلوغیات.مستقل شدنت.از شیشه شیر گرفتنت.شلوار پوشیدنت.چرب زبونیت.به زبون گرفتنات.ماساژ خواستنات.قصه گفتن و شعر خوندنات.با آهنگ تکرار کردنات و ...

فقط میتونم بگم که الهی مامان قربونت بشه.

.......................................................................

ادامه مطلب

پسر عزیزم،همونطور که بهت قول داده بودم،بعد از ماه رمضون و تموم شدن کرونا(البته کاملا تموم نشده)،برات جشن تولد و کیک آبی بگیریم، گرفتم.😘

🥳جشن تولد قرنطینه طوری ما🎂

کیکت که هم رنگش و هم طرحش،با اونی که  ما سفارش داده بودیم ،زمین تا آسمون فرق داشت و سر همین با قناد حسابی دعوا کردم.

حالا خوبه عکس براش فرستاده بودم و گفته بودم رنگش دقیق همونجوری باشه تا به تم تولد بیاد.

علی دایی که اونم با تم ما، ست کرده بود.

قربون اون خوشحالی و برق توی چشمات بشم😍

عزیزم انشاالله تولد ۱۳۳ سالگیتو جشن بگیری🎂

کادوی خوشگلت که عروسک روسی مخصوص خودت بود و مامان از روی عکست،برات از اینترنت سفارش داده بود.😍

آخه شباهت تا چقدر!!!🤴

از بس دوسش دارم،از همه جاش عکس انداختم.🥰

ست کیف و کفش سبحان کوچولو(اسم عروسکتو ،سبحان کوچولو گذاشتی)

کادوهات هم که بابا جون برات جعبه خانه سازی خریده بود،مامان جون عروسک روسی‌.حاجی بابا تار.آقا جون لباس.عمه کتاب و وسایل نقاشی.عمو هم لباس خریده بود.