34 ماهگی عشق جان

مامان اومده که جبران کم کاری این چند ماهو بکنه.

روز ولنتاین که حسابی بابایی رو سورپرایز کردیم.💝

لازانیای مامان پز که پسرم خیلی دوست داره😋

قربون مدل نشستنت

قربون لبخند ملیح و ادبت

قربون قلب درست کردنت

نقاشی سمت چپ،دومین نقاشی پسرم که پشت همه نقاشی هاش کلی داستان هس.نقاشی  سمت راست نقاشی منه که سبحان شبیه اونو کشیده.

و اما داستان نقاشی: اون آدم کله بزرگ ، حاجی مامان  هس و اون خطها و پنجره ها خونمونه که یعنی حاجی مامان خونمون اومده.

علی دایی که کلاس ووشو میره و لباساشو پوشیده و گیر داده که ازم عکس بنداز بذار اینترنت😊

طبق معمول هر ماه یه سهمیه دکتر رفتن داری،که این دفعه میگفتی شکمت درد میکنه و دکتر بردیم و یه شربت شکم درد داد،یک هفته بعدش هم یهو گفتی کمرم درد میکنه و دستتو میذاشتی پشتتو گریه میکردی 😢 منم بدتر از تو 😭،که رفتیم دکتر و آزمایش عفونت و ... نوشت که خداروشکر منفی بود.

و این ماه رفتیم بهداشت و  واکسن آنفولانزا بهت زدن که خداروشکر تب  و درد نداشتی.

انتخابات نمایندگان مجلس در دوم اسفند، که پسرم اولین رای زندگیشو داخل صندوق انداخت و خداروشکر دستش خوب بود و همون شخص، نماینده شهرمون شد.👆

قبل از این، آخرین باری که انتخابات بود، انتخابات ریاست جمهوری اردیبهشت ماه سال96 بود که مصادف با هفتمین روز تولدت بود که مامان با همون وضعی که نمیتونست درست راه بره، رفت رای داد و تو پیش حاجی مامان موندی.

تیپ لاکچری این روزهای پسرم 😂

که انتخاب خودته و وقتی این لباساتو میپوشی در نظر خودت خیلی باکلاس میشی و حاضر نمیشی یک لحظه هم لباساتو دربیاری و حتی موقع خواب هم با همینا میخوابی.👇

خیلی دوست داری جایی که میخوابی خنک باشه یه وقتایی که گرمت میشه میگردی خنک ترین جای خونه رو پیدا میکنی و بعد میخوابی.

از بین میوه ها عاشق سیب هستی و اگه یک روز توی خونه سیب نباشه، واویلاس🍎