مرداد ۱۴۰۰
یه روز بعد از ظهر سه تایی رفتیم روستای اردها که خیلی سرسبز و گشتنیه. امسال برای اولین بار در دسته عزاداری ماه محرم زنجیر زدی. شب عاشورا _ شام غریبان، که بین بچه ها شمع نذری هم پخش کردی. یه روز که از خواب بیدار شدم،دیدم این نقاشیو داری میکشی.خونمون که هر طبقه اش، اتاق خواب یکیمونه و خودمون سه تا + نی نی😲 جدیدا هم خواهر و برادر نی نی میخوای😐،نمیدونم از کجا یاد گرفتی این چیزارو🤔 ...