تیر۱۴۰۰
پسر مهربونم،همونطور که قولشو داده بودم اوایل تیر که بابایی اومده بود به مرخصی،رفتیم شمال و ساحلو تزئین کردیم و برات تولد گرفتیم. عکس آتلیه تولد چهار سالگیتو هم اونجا گرفتیم. این عکس بالایی رو هم بخاطر اینکه از روی شاسی انداختم،کیفیتش پایینه و چون فلش نبرده بودیم،نتونستیم از آقای عکاس فایلشو بگیریم😒 بهمون خیلی خوش گذشت و کلی آب بازی و شن بازی کردی.ولی از گرما و بخار هوا،ذوب شدیم. اینجا هم نور چشماتو اذیت میکرد و نمیتونستی به دوربین نگاه کنی.ولی با وجود اون گرما،موقع عکاسی،یه طوفانی بپا خواست که بیا و ببین.کم مونده بود باد همه ریسه و بادکنکارو ببره.😲 بادکنک هلیومی ها هم تا شمال بادش کم شده بود و دی...