17 ماهگی قند عسلم
پسر گلم امروز شانزده ماهه شده ای ... به حساب دل من اما ... چشم برهم زدنی بود و نمیدانی چقدر دلم تنگ شده است برای همه ی روزهایی که باهم گذراندیم... برای اولین بار که در آغوشم به خواب رفتی اولین بار که تب کردی و من تا صبح نخوابیدم اولین بار که انگشتم را در دستانت فشار دادی اولین بار که به صورتم چنگ زدی اولین بار که موهایم را کشیدی و.... همینطور که دلتنگ روزهای گذشته ام نمیدانی چه اشتیاقی دارم برای دیدن آینده ات. از همین حالا دارم تصور می کنم بهانه گیری های گاه و بی گاه نق زدنت برای خرید فلان اسباب بازی، پاره شدن سرزانوهایت را قلم بدست گرفتنت برای مشق شبانه دارم تصور میکنم شور ...