مامانیمامانی، تا این لحظه: 31 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 37 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره
عقد مامانی و باباییعقد مامانی و بابایی، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره
ازدواج مامانی و باباییازدواج مامانی و بابایی، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 2 روز سن داره
سبحان از آغاز بارداریسبحان از آغاز بارداری، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
سبحان عزیزم از لحظه تولدسبحان عزیزم از لحظه تولد، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 15 روز سن داره
وبلاگ آقا سبحانوبلاگ آقا سبحان، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 25 روز سن داره

سبحان دنیای مامان و بابا

دلخوشم به دلخوشیت،دلخوشی جان و دلم

شروع 18 ماهگی جان جانان

1397/7/23 4:36
نویسنده : مامان سبحان
529 بازدید
اشتراک گذاری

دوست داشتن یک نفر، مثل نقل مکان به یه خونه ست...

اولش عاشق همه چیزهایی میشی که برات تازگی دارن. هر روز صبح از اینکه میبینی این همه چیز بهت تعلق داره حیرانی. بعد به مرور زمان، دیوارها فرسوده میشن و میفهمی که عشقت به اون خونه به خاطر کمالش نیست!

بلکه به خاطر عیب و نقص هاشه.

تمام سوراخ سُنبه هاش رو یاد میگیری. یاد میگیری چطور کار کنی وقتی هوا سرده، کلید توی قفل گیر نکنه. یا درِ کمد رو چطور باز کنی که جیر جیر نکنه. اینا رازهای کوچکی هستن که خونه رو مالِ آدم میکنن...

دلبرکم...پسرکم...

18ماهگیت به همان زیباییِ حس هایِ قشنگی باد که با تو تجربه کردم؛ همانقدر تر و تازه، همانقدر نرم و نازک، همانقدر پُر از شیطنت و شوق زندگی.

اول از همه یه خبر خوب،اونم اینکه ده روز دیگه بابا جون عازم یه سفر هستند،اونم چ سفری! 3 ابان ماه

آرامسفر کربلا،اونم پای پیاده به مناسبت اربعینآرام

غمناکدومین خبرم از گرانی موجود در جامعه و کمبود پوشک و گران شدن چند برابریش هست و در نتیجه نگرانی و استرس بیشتر من برای آینده تو گل پسری متفکر

و اما پیشرفتهای آقا سبحان که خیلی وقته راجبش ننوشتمخطا

حرف زدنت نسبت به همسنات خیلی عالیه و کلمات و جدیدا جملات زیادیو میگی و منظورتو کامل میرسونی.کلماتی که ادا میکنی:

مامان

بابا

ماما جی:مامان جی جی (اشیا مورد علاقت) رو بده

آب

اَپس: اسب

گُل

موووو: نمیدونم به چی میگی، ولی در کل یه یک چیز خاص نمیگی و فقط به چیزی اشاره میکنی و میگی موووووو

جوجو

اوردک

ممممن:من

بیدی: بده

آچ (کلمه ترکی به معنی باز کن) : ولی تو برای اکثر فعلها استفاده میکنی مثلا میگی چای آچ چ چ چ...

قاقا : خوراکی مورد علاقت و هله هوله

ناننناااای:رقص

ننننننا:ناز کردن

دددداب: تاب بازی 

شیر 

پوفه : غذا

می می

لالا

سَ سَ :سلام

با بای : بای بای

بد

دیس:گاز گرفتن

داداس:داداش

آبجی.عمه.عمو.دایی.آققا

حا با:حاجی بابا

دو:پاشو

اییییو:الو

قورقوری.هاپو.ببعی

کامپوتر:کامپیوتر

بیم بیزی : ؟؟؟

جیززززززززز:داغ

هننی:ماشین

نی نی یا ببه

کلا:کلاه

پاپا:کفش

و خیلی کلمات دیگه که الان یادم نمیاد

...

گاهی اوقات هم کلمات فارسی و ترکی رو مخلوط میکنی و یه کلمه جدید اختراع میکنی.عینک

محبت قربونت بشم پسر مخترع مامانمحبت

صدای حیواناتو بامزه در میاری،مخصوصا صدای اولاغو خندونک

اعضای صورتتو میشناسی و با انگشتای کوچولوت بهش اشاره می کنی.بوس

پشتی رو هل میدی، میندازی زمین و یه طرفشو زیرش بالش میذاریم که بلند شه و روش سرسره بازی میکنی.

از رقصیدنات نگم که هر شب کار بابایی شده نواختن سینی (با اصرار شما آقا کوچولو که به هیچکس غیر از بابایی افتخارشو نمیدی) تا شما برقصی ، مدلهای رقصت هم که همشو از خودت در آوردی و ما رو از خنده روده بر میکنی.

گرونی بالطبع به خونه ما  (و خونه اکثر مردم کشور) هم تاثیر گذاشته و مجبور شدم ( با خواست خود من بخاطر رعایت جیب بابایی ) شبا فقط بهت پوشک مولفیکس ببندم و روزا با پوشک نواری و شورتهای نایلونی گرهی سپری کنیم (هرچند که جذبش کمه و باید از هر دو ساعت تعویضش کنم و گر نه ... ولی عوضش حساسیت پوستت خوب شده و پاهات جوش نمیزنه و دچار سوختگی نمیشه).

البته شما گل پسری تازگیا وقتی پی پی میکنی، میگی خخخ و یا مفهوم جیش رو میدونی و انشاالله قصد دارم بعد از عید از پوشک بگیرمت.

همونطور که قبلا گفتم کارتون های آموزشی زبان انگلیسیو برات دانلود کردم و شما هم خیلی خوب استقبال کردی و مثل تصویر توی کارتون  اشاره میکنی و سعی میکنی تلفظ کنی.

خوابتو هم با من تنظیم کردی و تا کاملا سکوت و تاریک نباشه نمیخوابی و صبح هم تا من بیدار نشم تو هم میخوابی .بعد از ظهر ها هم 1 الی 2 ساعت میخوابی.

خشونتت هم که زبانزد شده و به هر بچه ای برسی که بهت زور بگه و وسیله ای که میخوایی نده یا وسیله تورو از دستت بگیره، زود گازش میگیری.شیطان

اما بر عکسش هم هست و گاهی اوقات انقد مهربون میشی که میای بغلم میکنی و همش  بوسم میکنی یا خودتو محکم به بغلم میبچسبونی و نازم میکنی و یا قلقلکم میدی و میخای منم قلقلکت بدم.محبت

از سیاست و زرنگیت بگم که ماشاالله با وجود این سن کمت ، یکککک جوری خودتو لوس میکنی و چشمک و مظلوم نمایی و... تا به هدفت برسی که دهنم وا میمونه.راضی

دندونات هم که 12 تا کامل شده و علاوه بر اینها دندونهای جدید کم کم میخان شروع به روییدن کنند.

استعداد نقاشیت هم به خودم رفته پیکاسوی مامان عینک از الان مدادو قشنگ دستت میگیری و خط خطی میکنی و دایره میکشی میگی جوجو هس.

غذا خوردنت هم نسبتا خوب شده و با ما سر سفره میشینی و اصرار داری خودت با قاشق بخوری که در اخر نصف بیشترشو زمین میریزی.و شیر گاو طبیعی و شیر خودمم میخوری.

وزنت همون ده کیلو و نیم ثابت مونده ولی عوضش ماشاالله قدت رشدش خوبه.مکمل هایی که مصرف میکنی قطره مولتی ویتامین،شربت آهن خارجی و زینک هست.

و در اخر اینکه واقعا سرماخوردگی خر است و با شروع سرما ، نگرانی من و سرماخوردگی زود ب زود شما شروع میشود حسود

پسندها (9)

نظرات (2)

مامانمامان
23 مهر 97 12:25
سلامت و شادباشهگلگل
مامان سبحان
پاسخ
ممنونم. و همچنین پسرای گل شماگل
مامانیمامانی
26 مهر 97 21:44
فدای این شیرین زبونیهابوس