مامانیمامانی، تا این لحظه: 31 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 37 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
عقد مامانی و باباییعقد مامانی و بابایی، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره
ازدواج مامانی و باباییازدواج مامانی و بابایی، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره
سبحان از آغاز بارداریسبحان از آغاز بارداری، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره
سبحان عزیزم از لحظه تولدسبحان عزیزم از لحظه تولد، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره
وبلاگ آقا سبحانوبلاگ آقا سبحان، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره

سبحان دنیای مامان و بابا

دلخوشم به دلخوشیت،دلخوشی جان و دلم

چهارده ماهگی عشق مامان

1397/3/22 3:42
نویسنده : مامان سبحان
1,465 بازدید
اشتراک گذاری

هی روزگار...منتظر

بالاخره منم مامان شدم و فارغ شدم و ...

حالا پسرم چهارده ماهه شدهراضی

اولین عکس در چهارده ماهگیت در حیاط خونه حاج بابا در کنار دایی علیمحبت

قربون اون پاهات بشم که بالاخره دمپایی پوش شدنبوس

وبلاگمون در 24 خرداد جز سه وبلاگ محبوب ، اونم با 4 پست محبوب شد.عینک

چشمکایده ای دیگر از مامانیچشمک

نمیدونم چ اصراری داشتی که توی زنبیل حاجی مامان بشینیسوال

تازگیا هم شر شدی ،و تا حرفتو ب کرسی ننشونی گریه و جیغ و ...شیطان

عید فطر سه تایی به شهر اردبیل رفتیم و اینجا شهربازی الماس شهر اردبیله(دومین شهربازی رفتنت)

اولش میترسیدی تنهایی بشینی،ولی بعدش ریلکس شدی و یک دستتو ول کردیآرام

عزیز دلم آخه این بازی مناسب سن شماس؟تعجب

ناهار هم به فست فود شهربازی رفتیم و به خودمون پیتزا و به شما شیر کاکائو و کیک سفارش دادیمخوشمزه

بغلاین چه نگاهیه آخهبغل

دلغکپیش به سوی جام جهانیجشن

یک دقیقه بعدشاکی

 

زبانچون دستت بنده،با زبونت به هم میزنیزبان

امروز برای اولین بار،دوتایی حموم رفتیم و اصلا اذیت نکردی و کلی آب بازی کردیم و خوش گذشتبوس

آخه تا 6 ماهگیت حاجی مامان،حموم میبردت و بعد از اون با بابا،دوتایی حموم میبردیمت و بابایی آب میریخت بدنت و من میشستمت.(بخاطر ترس من از اینک خدای نکرده از دستم سر بخوری و یا ...)

فقط داخل لباسشویی مونده بود که اونم سرک کشیدیخندونک

همه میگن لاغر شدیغمناکفک کنم ب خاطر اینه که راه افتادی و یکجا بند نمیشی و دیگه اینکه چون ماه رمضون روزه گرفتم شیرم کم شده.خطا

درسخوانآقای دکتر سبحان وارد میشوددرسخوان

جمعه اول تیر ماه و بلندترین روز سال(چله تموز) بود که ما هم از فرصت استفاده کردیم و بعد از ظهر به پارک رفتیم تا در بلندی روز حوصلمون سر نره.

کچلاولین تراشیدن و در واقع اولین اصلاح موی سر آقا سبحانکچل

توسط آرایشگر خصوصی و ماهر شما، جناب آقای بابا خان در تاریخ 97/4/6 عینک

فدات بشم که اینقد پسر خوبی بودی و آروم روی صندلیت نشستی و بابایی در عرض  5دقیقه موهاتو تراشیدتشویق

دلیل تراشیدن موهات هم این بود که چون موهات کم پشت و در هم بر هم بود (هر چند از نظر علمی تراشیدن مو تاثیری در پرپشتی مو نداره) تصمیم گرفتیم از ته بتراشیم تا موقع عروسی عمو جونت (5 شهریور) موهات یکدست و مرتب در بیاد.

خندهو این هم نتیجه کار:یک عدد داش کلم واقعی و کچل کچل بامیهخندونک

این هم مقداری از موهات ،که برداشتم تا لای دفتر خاطراتت بگذارم بمونهمنتظر

انشاالله موهای دامادیتو اصلاح کنی گل پسرمنتظر

گل پسری دلیل اینکه چند وقته وبلاگتو به روز نکردم اینه که :

1) عروسی عموی  آبجی سارا (دختر عمه ات)جشن

2) تازه کچل کردی ،به همین خاطر ازت کم عکس میندازم (البته به نظر من در هر حالتی تو خوشگلترین و بانمکترین پسر دنیایی)زیبا

3)یک هفته پیش،شب ساعت 23 توی راهرو  تاتی تاتی راه میرفتی ک افتادی زمین و پات روی چهارچوب در افتاد  و کلی گریه و جیغ ...گریه

همون لحظه پیش شکسته بند بردیمت گفت خدارو شکر دررفتگی و  شکستگی و ... نیست و فقط  یکم درد گرفته و ...غمگین

 ولی تا امروز که یک هفته شده به زور، چن قدم ورمیداری و میترسی راه بری.غمناک

کاش من به جات اینجوری میشدم درد و بلات به سرم ، نه تو که تازه داشتی راه میوفتادی.دلشکسته

نظرات (18)

❤فاطمه جون❤❤فاطمه جون❤
22 خرداد 97 4:23
عزیزمممم چه دایی کوچولو و بامزه اییی😘😘🌹
سبحان جون چقدر نفس طلا تر شدهههه😍😍💝
مامان سبحان
پاسخ
بله،ما اینیم دیگهچشمکدایی کوچولو هم داریم.
نظر لطفته خانومی گلمحبت
مامان ارشیا و پانیامامان ارشیا و پانیا
22 خرداد 97 10:55
انشالله که همیشه صحیح و سلامت باشی.
مامان سبحان
پاسخ
ممنون.همچنین ارشیا  وپانیا جون انشااللهمحبت
مامان صدرامامان صدرا
22 خرداد 97 14:38
ماهگردت مبارک کلوچه ❤🎂
مثل صدرای من دایی کوچولو داره 😍🤗
خدا حفطش کنه🌹
مامان سبحان
پاسخ
مرسی خاله ی مهربون.محبت
چ جالب.چشمکخیلی خوبه داشتن دایی و خاله ی کوچولو و ته تغاری.دوست و همبازی هم میشنمنتظر
 البته چون علی خیلی به من وابسته بود،اولا ب سبحان حسادت میکرد ک الان خداروشکر سبحانو از خودش بیشتر دوس دارهفرشته
مامانیمامانی
22 خرداد 97 14:59
۱۴ ماهگیت مبارک عزیزمبوس
مامان سبحان
پاسخ
مرسی عزیزم.ممنون بابت نظردهی و و قت گذاشتنتمحبت

29 خرداد 97 12:19
چه هوادار با مزه و خوشگلــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی...خدا حفظش کنهمحبتچشمک

29 خرداد 97 12:35
با افتخار لینکتون کردمبغلتشویق...بی زحمت لینک کنید....محبتخندونک
مامان سبحان
پاسخ
ممنون.لطف کردی عزیزم..محبت
فوروارد  یادت نرهچشمک
mahsamahsa
30 خرداد 97 10:24
طاعات و عباداتتون قبول
خيلي عكسهاي خوشگلي گذاشتين معلومه كه خوش گذشته خجالت
مامان سبحان
پاسخ
نماز و ورزه شما هم قبول باشه .عبادت
با وجود بچه،هر خونه ای پر از شادیهمحبت
مامان زهرهمامان زهره
2 تیر 97 10:32
سلام خدا حفظش کنه برات . خیلی بانمکه .
مامان سبحان
پاسخ
سلام.لطف داری گلممحبت.خدا گل دخترای شما رو هم حفظ کنهگل
مامانمامان
3 تیر 97 9:02
سلام.ایده عکس شماوباباش خیلی جالبه.بنظرم عکس پسرگلی راهم سیاه سفیدمیکردین
مامان سبحان
پاسخ
سلام.ممنونم بابت نظردهی و ایده جالبتون.محبت
آره.راست میگیدمتفکرحتما امتحان میکنم.
مامان زهرهمامان زهره
5 تیر 97 15:12
عزيز دلم
خدا حفظشون كنه
مامان سبحان
پاسخ
ممنون گلم.همچنین گل
❤فاطمه جون❤❤فاطمه جون❤
5 تیر 97 23:14
💞💞💞💞
💕💕💕
💞💞
💕
❤فاطمه جون❤❤فاطمه جون❤
7 تیر 97 0:52
ممنونمم سر زدین😘😘🌹
مامان سبحان
پاسخ
باعث افتخارمهگل
مامان صدرامامان صدرا
7 تیر 97 8:57
ای جانم انشالله موهای دومادیت گل پسر 😍

7 تیر 97 18:19
عزیز دلم انشاءالله هزار ساله بشه .
🌸محجوب بانو 💖 آقا ســید🌸🌸محجوب بانو 💖 آقا ســید🌸
8 تیر 97 2:27
ماهگردش مباااارکجشن
عزیزم انشالله همیشه سلامت باشینمحبت
دخمل منم دایی کوچولو دارررهبغل
مامان سبحان
پاسخ
ممنونم عزیزززززززززم.محبت
چ جالب.بغل عکسشو بذارید ببینیممحبت
مامان صدرامامان صدرا
16 تیر 97 10:22
ای جونم الهی فداش بشم انشالله که خوب میشه 😚
arezou hoseinzadeharezou hoseinzadeh
21 تیر 97 12:19
Ey jonam che naze😘😘😘😘