اولین مسافرت و سیزده بدر سبحان
عزیز دلم اولین مسافرتت رو در یازده ماهگی و روز12 فروردین رفتی و ما بخاطر رعایت شما،جای نزدیک انتخاب کردیم و این شد که رفتیم به شهر مشگین شهر در استان اردبیل.و از اونجایی که شما پسر ناز مامان خیلی خوش سفری ، اصلا مامانی رو اذیت نکردی...
و این عکس شما روی پل معلق مشگین شهر...
روز سیزده بدر هم تا ظهر در باغ آقا جون بودیم و بعد از ناهار به مزرعه و باغ سیب حاجی بابا رفتیم و کلی خوش گذشت.
و اما عکسهای آتلیه مامانی
عزیزکم یک هفته ای میشه که داری سعی میکنی خودت پا بشی وایستی،ولی تا نیمه بلند میشی و میوفتی زمین...
پسر گلم دیروز (97/1/18) برای اولین بار خواب دیدی و از خواب پریدی و به شدت گریه میکردی
توی سایت نی نی بان خونده بودم که از این ماه دیگه کم کم خواب دیدنت شروع میشه،یرای همین دستپاچه نشدم و زود بغلت کردم تا آروم شی...
مامانی ، چرا تازگیا تا گوشی و دوربین میبینی ،خوف میکنی و نمیگذاری عکستو بگیرم؟؟؟
الهی قربون اون لم دادن و دقققت و با گوشی ور رفتنات بشم...
سه روز هم میشه که یاد گرفتی خودت به تنهایی و با احتیاط کامل از حالت ایستاده بشینی روی زمین.
شما سبحان خان یازده ماهه ی گریان به همراه دایی علی 8 ساله که لباساتونو با هم ست کردید...
بوس از هر دوتون که عشقای من هستید