مامانیمامانی، تا این لحظه: 31 سال و 8 ماه سن داره
باباییبابایی، تا این لحظه: 37 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
عقد مامانی و باباییعقد مامانی و بابایی، تا این لحظه: 9 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
ازدواج مامانی و باباییازدواج مامانی و بابایی، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
سبحان از آغاز بارداریسبحان از آغاز بارداری، تا این لحظه: 7 سال و 8 ماه سن داره
سبحان عزیزم از لحظه تولدسبحان عزیزم از لحظه تولد، تا این لحظه: 6 سال و 11 ماه و 11 روز سن داره
وبلاگ آقا سبحانوبلاگ آقا سبحان، تا این لحظه: 6 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

سبحان دنیای مامان و بابا

دلخوشم به دلخوشیت،دلخوشی جان و دلم

21 ماهگی عشق جان

پسرم توی ماه گذشته اتفاقای خوبی نیوفتاد،اولیش به عمل رفتن مامان جون(مامان بابا)،دومیش به عمل رفتن دایی محمد و سومیش به عمل رفتن بابایی برای سنگ کلیه اش که در مثانه اش گیر کرده بود.خلاصه این ماه حسابی مریض داری کردم. 😱 تنها اتفاق خوبی ک افتاد ،برنده شدنت در چالش عکس نی نی وبلاگ بود😤 ولی امیدوارم این ماه اتفاقای خوبی برامون رقم بخوره . . . و اما خونه تکونی عید ما که آقا سبحان چنتا از ظرفهای دکوریمو شکست😢 خواب ناز بهمراه آقای پت   ...
22 بهمن 1397

برنده شدن در چالش

🌟هووورررا ،پسرم برنده شد 🌟 اول  از نی نی وبلاگ عزیز تشکر میکنم 🌷 بخاطر اینکه مطلب چالش عکس سبحانو وارد قرعه کشی کردند.❤️و از دوستان خوب نی نی وبلاگیمون❤️ به پسرمم تبریک میگم،انشاالله از همه ی چالشهای زندگیت،برنده بیرون بیای😍 پسر خوش شانسم هدیه برنده شدنت تو چالش به دستمون رسید ، مبارکت باشه.🎁 انشاالله باهاش برات یک کادوی خوب میخریم تا وقتی بزرگ شدی نشونت بدم، و برای همیشه یک یادگاری از نی نی  وبلاگ داشته باشی.🎁                               و این هم هدیه ای ک ...
18 بهمن 1397

چالش عکس

پسرم روشنی نور دو چشمان منی دوستت دارم بهترین هدیه‌ ازجانب یزدان منی دوستت دارم پسرم تاج سرم اي که تویی مونس تنهایی من روح من، جان من و شادی دوران منی دوستت دارم پسرم لحظه میلاد تو هرگز نرَوَد از یادم غنچه نورس من، باغ و گُلستان منی دوستت دارم پسرم تا که تو باشی دو جهان در نظرم فردوس است عشق دیرین من و نیمه پنهان منی دوستت دارم پسرم شادی تو موجب آرامش دنیای من است شادمان زیست نما،جانی و جانان منی دوستت دارم پسرم مادر شیدا همه ی ایام کند شُکر به درگاه خدا بودنت خواست خدا بود چو سبحان منی دوستت دارم   3 وبلاگ  دعوت شده: http://2nya.niniweblog.com/ http://hedyeyeasemooni....
30 دی 1397

20 ماهگی زلزله خان

عکس آتلیه عروسی عمو جان در 18 ماهگیت ماشاالله به تیپ و ژست شازده پسرم😎 اولین برف زمستانی شهرمون از برف چندشت شد و هر کاری کردم دستتو نزدی😍 پسلم جولاب پاره کرده😍 بدجور به سولاخ جورابت گیر دادی😍 پسلم بازی ذهنی ، تمرکزی میکنه😘   پسلم رخت پهن میکنه   پسلم برا خودش لقمه میگیره از بس کشوهای پایینو خالی کردم بیرون،دیگه تکراری شده. یه سر بزنم به کشوهای بالایی،ببینم چه خبره😂 خوشحالی و خوشبختی یعنی 😍 تو 😍 والسلام... یلدای 97 که 30 آذر خونه آقا جون بودیم، 1 دی خونه حاجی بابا و 2 دی خونه خودمون. پسرم دومین یلدات مبارک😘 ...
28 دی 1397

19 ماهگی زبل خان

پسر خوشگلم 19 ماهگیت پر از اتفاق های خوب بود و بهت خیلی خوش گذشت و اونم عروسی عمو جونت در روز 6 آذر بود.گوش شیطون کر،سرما نخوردی  و خوب همراهیم کردی. اینم عکست توی تالار که ست مادر و پسری زده بودیم ... عکسای اتلیه ات  هر موقع آماده شد،میگذارم.     در حال پا کردن در کفش بزرگان ،اونم از جنس زنونه   پدر و پسر جذاب ست پدر و پسری در شب حنابندون عمو جون   ...
26 آبان 1397

شروع 18 ماهگی جان جانان

دوست داشتن یک نفر، مثل نقل مکان به یه خونه ست... اولش عاشق همه چیزهایی میشی که برات تازگی دارن. هر روز صبح از اینکه میبینی این همه چیز بهت تعلق داره حیرانی. بعد به مرور زمان، دیوارها فرسوده میشن و میفهمی که عشقت به اون خونه به خاطر کمالش نیست! بلکه به خاطر عیب و نقص هاشه. تمام سوراخ سُنبه هاش رو یاد میگیری. یاد میگیری چطور کار کنی وقتی هوا سرده، کلید توی قفل گیر نکنه. یا درِ کمد رو چطور باز کنی که جیر جیر نکنه. اینا رازهای کوچکی هستن که خونه رو مالِ آدم میکنن... دلبرکم...پسرکم... 18ماهگیت به همان زیباییِ حس هایِ قشنگی باد که با تو تجربه کردم؛ همانقدر تر و تازه، همانقدر نرم و نازک، همانقدر پُر از ش...
23 مهر 1397

تمرین برای مادر شوهر خوب شدن :- )

اگر مادر شوهر شدم یادم باشد! حتما یادم باشد... 🔸یادم باشد مادر شوهر که شدم آنقدر به عروسم بها بدهم که پسرم احساس رضایت کند. آخر پسرم جگر گوشه من است، نباید آزار ببیند. 🔹یادم باشد مادر شوهر که شدم در مقابل دختری که هم سن دختر خودم هست صبوری به خرج بدهم، آخر او جوانست و هنوز خیلی از مسایل را نمیداند. 🔸یادم باشد مادر شوهر که شدم طوری با دختر دیگران برخورد کنم که دوست دارم دیگران با دختر من برخورد کنند. 🔹یادم باشد مادر شوهر که شدم کاری نکنم پسرم میان عشق مادری و عشق همسری سردرگم شود. نیاز پسرم در زندگی آرامش است نه تنش! 🔸یادم باشد که برای قضاوت عروسم به سخنان دخترم صحه نگذارم چون دخترم هم مثل عروسم بی تجربه است و جهان ر...
15 مهر 1397

17 ماهگی قند عسلم

پسر گلم  امروز شانزده ماهه شده ای ... به حساب دل من اما ... چشم برهم زدنی بود  و نمیدانی چقدر دلم تنگ شده است  برای همه ی روزهایی که باهم گذراندیم... برای اولین بار که در آغوشم به  خواب رفتی اولین بار که تب کردی و من تا صبح نخوابیدم اولین بار که انگشتم را در دستانت فشار دادی اولین بار که به صورتم چنگ زدی  اولین بار که موهایم را کشیدی  و.... همینطور که دلتنگ روزهای گذشته ام  نمیدانی چه اشتیاقی دارم برای دیدن آینده ات.  از همین حالا دارم تصور می کنم بهانه گیری های گاه و بی گاه نق زدنت برای خرید فلان اسباب بازی، پاره شدن سرزانوهایت را قلم بدست گرفتنت برای مشق شبانه دارم تصور میکنم شور ...
22 شهريور 1397